جدول جو
جدول جو

معنی ابراهیم بن شهید - جستجوی لغت در جدول جو

ابراهیم بن شهید
(اِ مِ نِ شَ)
یکی از امرای دولت بنی حفص است. وی در اواسط قرن هشتم هجری مدتی بر تونس استیلا یافته و مستقلاً حکومت راند. چون پدرش ابوبکر بن ابی الخطاب را سلطان ابوالبقا بقتل رسانیده بود از اینرو به شهید ملقب گشته است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ مِ نِ وَ)
ابن عبدالملک، سیزدهمین خلیفۀ اموی. در سال 126 ه. ق. بخلافت رسید. در 132 هنگام هزیمت در جنگ با ابومسلم مروزی در نهرزاب نزدیک موصل غرق شد
لغت نامه دهخدا
(اِ مِ نِ عُ بَ)
ابن رفاعۀ انصاری. از صحابۀ رسول صلی الله علیه وآله
لغت نامه دهخدا
(اِ مِ نِ شُ عَ)
یکی از هفت محدث است که از سحنون روایت کرده اند. در اواسط قرن سوم هجری در البیره یکی از شهرهای اندلس ظهور کرد. شش تن دیگر راویان سحنون: احمد بن سلیمان بن ابی الربیع. سلیمان بن نصر. ابراهیم بن خالد. ابراهیم بن خلاد. عمر بن موسی الکنانی. سعید بن نمر غافی. در اصطلاح علم حدیث، محدث به فردی گفته می شود که احادیث صحیح را از سایر روایات تمیز می دهد و آن ها را به دقت به نسل های بعدی منتقل می کند. به عبارت دیگر، محدث کسی است که روایت های پیامبر اسلام را جمع آوری کرده، بررسی و تطبیق می کند و در صورت صحت، آن ها را نشر می دهد. این کار نیازمند دقت در بررسی سند، متن، و شرایط راویان است.
لغت نامه دهخدا
(اِ مِ نِ سَ)
ابواسحاق رفاعی. نحوی و ادیب. از کودکی کور بود و در جامع واسط بدرس عبدالغفار حصبی حاضر میشد. از واسط به بغداد رفت و نزد سیرافی نحوی معروف، بتکمیل نحو پرداخت آنگاه بواسط برگشت و بتدریس مشغول شد و چندی بزبید بود. شهرت داشت که شیعی مذهب است و بدان جهت آزار بسیار میدید. او در سال 411 ه. ق. درگذشت
لغت نامه دهخدا